آدم ها فقط آدم هستنـد ؛ نه کمتر ، نه بیشتر. اگـر کـمـتـر از آنچـه هستـند نگاهشان کنی ، آنـهـا را شکسته-ای و اگـر بـیـشـتر از آن حسابشان کـنی ، آنـهـا تو را می شکنند . .
- ۰ نظر
- ۰۵ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۰۹
آدم ها فقط آدم هستنـد ؛ نه کمتر ، نه بیشتر. اگـر کـمـتـر از آنچـه هستـند نگاهشان کنی ، آنـهـا را شکسته-ای و اگـر بـیـشـتر از آن حسابشان کـنی ، آنـهـا تو را می شکنند . .
دنیا ساده است . . ساده عاشقش شدم . . ساده عاشقم شد . . ساده در کنارش ماندم، ساده در کنارم ماند . . ساده به او وفادار شدم ساده بى وفایى کرد . . ساده شکستم . . ساده بى تفاوت ماند . . اما ... سختیش باور این ساده بودن هاست . .
هر صبح که بَرخیزَم، دیوانه تَر از پیشَم . . یِک لَحظه به خواب آیی، تا آخرِ شَب گیجَم
متن آهنگ دایان - مشکلها
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
شبه تاریکو بیم موجو گردابی چنین هایل
کجا دانند حاله ما سبکباران ساحلها
همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفلها
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
شبه تاریکو بیم موجو گردابی چنین هایل
کجا دانند حاله ما سبکباران ساحلها
همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفلها
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
**
شده ام مثل زمستان که ندیدست بهار تا به اسفند دویدم ، نچشیدم بهار . .
بعضیا مثله این دیوار های تازه رنگ شده می مونن . .
پُشتِت هستن ولی نمیشه بهشون تکیه کرد..
اگرم تکیه کنی سر تا پای خودتو به گـَند کشیدی
گاه آن کس که به رفتن چمدان می بندد رفتنی نـیست دو چشم نگران می خواهد
عاشق که میشوی ببین شَهرَت خط راه اهن دارد یا نه . . دلتنگیات ایستگاه نداشته باشد سر از بیابان در خواهی آورد